پرسمان3
قالب وبلاگ
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان پرسمان3

و آدرس pasokh1.LXB.ir لینک نمایید

سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . 

در صورت وجود لینک ما در سایت شما

لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





گفتمش نقاش را از غربت زهرا بکش

گريه کرد و با قلم يک چادر خاکي کشيد

گفتمش پس غربت زهرا کجاي نقش بود!

ناله کرد و زير چادر غنچه پر پر کشيد ...


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ 24 / 1 / 1392برچسب:, ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

با اينكه در زمان امام صادق امام زمان عليهما السلام متولد نشده بودند ، چطور ايشان فرموده اند به امام زمان سلام كنيد ؟

پاسخ:

  اولا: معناي سلام دعا براي سلامت است ودعا هم براي شخص موجود ممكن است هم كسي كه موجود نيست . در ابتدا بايد معني سلام مشخص شود . سلام همان طور كه در كتب لغت وتفسير اهل سنت نيز موجود است به معني دعاي براي سلامت به كار مي رود :

معني السلام هو الدعاء بالسلامة

الإيضاح في علوم البلاغة ج1/ص347

معناي سلام دعاي براي سلامت است.

شبيه همين عبارت در كتابهاي زير آمده است:

التفسير الكبير ج21/ص202- الكشاف ج3/ص29- روح المعاني ج12/ص94- زاد المسير ج9/ص194- فتح الباري ج11/ص13

پس وقتي به كسي سلام مي كني براي وي دعاي به سلام كرده اي . وبراي دعا كردن براي شخص موجود بودن وي شرط نيست . در بسياري روايات اهل سنت آمده است كه رسول خدا براي كساني كه درآن زمان موجود نبوده انددعاكرده اند :

11691 حدثنا عبد الله حدثني أبي ثنا حسن قال سمعت عبد الله بن لهيعة قال ثنا دراج أبو السمح ان أبا الهيثم حدثه عن أبي سعيد الخدري عن رسول الله  صلي الله عليه وسلم  ان رجلا قال له يا رسول الله طوبي لمن رآك وآمن بك قال طوبي لمن رآني وآمن بي ثم طوبي ثم طوبي ثم طوبي لمن آمن بي ولم يرني قال له رجل وما طوبي قال شجرة في الجنة مسيرة مائة عام ثياب أهل الجنة تخرج من أكمامها

مسند أحمد بن حنبل ج3/ص71

شخصي به رسول خدا عرض كرد درخت بهشتي طوبي براي كسي باشد كه تو را ديده و به تو ايمان آورده است (طوبي اصطلاحي در دعاست).حضرت فرمودند درخت بهشتي براي كسي باشد كه من را ديده وايمان آورده است . ودرخت بهشتي ودرخت بهشتي ودرخت بهشتي ودرخت بهشتي ودرخت بهشتي ودرخت بهشتي ودرخت بهشتي براي كسي باشد كه به من ايمان آورده ولي من را نديده است . شخصي به حضرت عرض كرد طوبي چيست . فرمودند درختي است در بهست كه طولش به اندازه هزار ماه راه است كه لباس بهشتيان از شاخه هاي ان بيرون مي آيد.

اين روايت در المستدرك علي الصحيحين ج4/ص96 - صحيح ابن حبان ج16/ص213- مسند أبي يعلي ج2/ص519 و چندين كتاب ديگر  آمده است ودر بسياري از آنها اين روايت را صحيح دانسته اند.

ثانيا: در روايات مورد بحث – كه در اول سوال يك گذشت-  ،سوال چنين است كه در زمان حضرت ولي عصر چطور به ايشان سلام مي كنند ، حضرت پاسخ دادند مي گويي السلام عليك يابقية الله  كه معني آن چنين است: اگر زمان او را درك كردي چنين مي گويي ؛

اما علاوه بر اين مطلب ، ما براي دفع شبهه از زياراتي كه براي امام زمان عج الله تعالي فرجه الشريف قبل از تولد ايشان ذكر شده است چنين پاسخ مي گوييم كه :

ثالثا: تمامي مردم قبل از تولد در اين عالم ، وجود روحاني داشته و درك وفهم دارند اهل سنت در ذيل آيه شريفه :

وَإذ أخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي آدَمَ مِن ظُهُورِهِم ذُرِّيَّتَهُم وَأشهَدَهُم عَلَي أنفُسِهِم ألَستُ بِرَبِّكُم قَالُوا بَلَي (سوره أعراف آيه 172)

وهنگامي كه پروردگارت از فرزندان آدم ذريه ايشان را گرفت(خلق كرد) وايشان را شاهد بر خودشان گرفت(از خودشان اقرار گرفت) كه آيا من پروردگار شما نيستم؟ همگي گفتند آري

به اين مطلب اقرار كرده اند .اگر چه رواياتي كه ايشان در اين زمينه آورده اند در بعضي جهات با نظر شيعه منافات دارد اما اصل وجود در عالم ذر را اثبات مي نمايد :

11190 أنا قتيبة بن سعيد عن مالك عن زيد بن أبي أنيسة عن عبد الحميد بن عبد الرحمن بن زيد عن مسلم بن يسار الجهني أن عمر بن الخطاب سئل عن هذه الآية وإذ أخذ ربك من بني آدم من ظهورهم ذريتهم وأشهدهم علي أنفسهم ألست بربكم قالوا بلي شهدنا أن تقولوا يوم القيامة إنا كنا عن هذا غافلين فقال عمر سمعت رسول الله  صلي الله عليه وسلم  يسأل عنها فقال رسول الله 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ 28 / 10 / 1391برچسب:سلام,ظهور, ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

بهترين هديه به امام زمان (عج)  

اينطوري نيست كه وقتي امام زمان بيايد همه ي نفوس، مسلمان مي شوند، نخير، چنين چيزي نيست، چرا؟ چون قرآن مي فرمايد: (وَ ألقَينا بَينَهُم ُ الْعَداوَة َ وَ الْبَغْضاءَ الي يَوم ِ الْقِيامَة)

دعا كردن براي فرج امام زمان عليه السلام بهترين هديه براي حضرت است. براي حضرت صدقه بدهيم و محبّت كنيم. فرج عمومي حضرت اينست كه حكومت حضرت تشكيل بشود. همه ي انبياء منتظر آن حكومت بوده اند.

البته ما بايد براي اين نظام تلاش كنيم امّا نبايد خيال كنيم كه ما چون اين نظام را قبول كرديم پس ما مسلمانيم. نخير! مسلمان نيستيم و بايد اقرار كنيم كه ما مسلمان نيستيم. اسلام چيز ديگري است.

الان اگر بنده بگويم من نمونه ي حوزه ي علميه هستم، اصلاً مردم از حوزه ي علميه متنفّر مي شوند. بايد بگويم من هم يك طلبه ي ناقص از حوزه هستم، اگريك نواقصي از من ديدي، آنها را به حساب حوزه نگذار. من يك مسلمان كالي(ناقص) هستم. اگر از من اشكالي ديدي به اسلام لطمه نزن.

مرحوم جمال الدين اسدآبادي - خدا او را رحمت كند - مي گفت بايد اول بگوييم ما مسلمان نيستيم، بعد تبليغ اسلام را كنيم. ما يك سري سليقه ي شخصي ازشرق و غرب جمع كرده ايم و اسمش را اسلام گذاشته ايم. عروسي و عزاي ما اسلامي است ؟مراسم و رفتارهاي ما اسلامي است ؟ كجاي ما اسلامي است؟

البته اينطوري نيست كه فكر كنيم حضرت وقتي بيايند، من عوض مي شوم و نفوس عوض مي شوند. منتها من جرأت نمي كنم كاربد كنم. الان جرأت نمي كنم از ترس قانون، شراب فروشي باز كنم ولي در خانه ام مي توانم شراب بسازم. امّا آنوقت جرأت نمي كنم در خانه ي خودم هم شراب بسازم، نه اينكه نخواهم اين كار رابكنم. آن كسي كه مي خواهد دزدي كند ديگر نمي تواند، نه اينكه نمي خواهد دزدي كند.

اينطوري نيست كه وقتي امام زمان بيايد همه ي نفوس، مسلمان مي شوند، نخير، چنين چيزي نيست، چرا؟ چون قرآن مي فرمايد: (وَ ألقَينا بَينَهُم ُ الْعَداوَة َ وَ الْبَغْضاءَ الي يَوم ِ الْقِيامَة) تا قيامت، اين بشرهمينطوري است. منتهي همين طور كه براي حضرت سليمان، همه ي جن و انس در خدمتش بودند، وقتي حضرت بيايد، همه ي قدرت ها در دست اوست. آن وقت آدم از در و ديوار و عيال خودش و از شنود شدن حرفهايش مي ترسد.

وقتي اينطور شد من ديگر مي ترسم خلاف كنم. نه اينكه خيال كنيم نفوس ما عوض مي شود ولي الان اگر انسان كاري كند امام زمان راضي شودهفتاد برابر آن وقت است، منظور از هفتاد، عدد نيست، كنايه از كثرت است، يعني اعمال خيلي ارزش دارد.

شما الان هركار خوبي بكني، هفتاد برابر آن وقت است. ما كافي است واجب را انجام دهيم و حرام را ترك كنيم آن وقت سلمان زمان مي شويم. اگر كسي به واجب عمل كند و حرام راترك كند، خدا دستش را مي گيرد و او را هفت شهر عشق مي گرداند. ما خيال كرده ايم كلاس اخلاق امجد كسي را مي سازد، نه، چنين نيست ! امجد خودش را نساخته، بعد بيايد تو را بسازد؟از اين كلاس اخلاق به آن كلاس اخلاق.

يك عده شيّاد هم در جامعه افتاده اند و فرمول دست شان است و از غيب هم مي گويند و اسرار بقيه را فاش مي كنند. آن وقت يك عده شيّاد با اين جوان هاافتاده اند. خدا قوام را رحمت كند. وقتي خطايي مي ديد عبا را به سر مي كشيد تا نبيند. بزرگان مامظهر ستّاريت بودند، مظهرِ (يا مَن ظَهَرَ الجَميل و سَتَرَ القبيح) بودند.

درس اخلاق آيت الله امجد


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ 28 / 10 / 1391برچسب:امام زمان, ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

بازماندگان واقعه كربلا

 

 

 

بنابراين، اظهار نظر قطعي در مورد تعداد اسرا، مانند تعداد شهداي كربلا، ممكن نيست، ولي نام شماري از اسيران كه در منابع مختلف گزارش شده است، با اين حال آماري از بازماندگان واقعه كربلا از كتاب دانشنامه امام حسين(ع) تأليف آيت‌الله محمد محمدي ري‌شهري در ادامه مي‌آيد:

 

نگاهي آماري به اسيران و بازماندگان واقعه كربلا

 

آمار اسيران كربلا، مختلف گزارش شده است، تعداد اسيران مرد چهار، پنج، ده و دوازده نفر گزارش شده است. تعداد اسيران زن نيز چهار، شش و 20 نفر گزارش شده است.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ 13 / 10 / 1391برچسب:بازمندگان, اسیران, کربلا, , ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

چادر بانوي زنان جهان

از رسول خدا (صلي الله عليه وآله) روايت شده است که فرمود:
هنگامي که خداوند خلايق از اولين و آخرين را مبعوث گرداند، منادي پروردگارمان از زير عرش خداوند صدا مي زند: اي گروه خلايق، ديدگاه خود را ببنديد که فاطمه عليها السلام دختر محمد (صلي الله عليه وآله) و بانوي زنان جهانيان از طراط بگذرد! هيچ کس در صحنه قيامت نيست مگر آنکه چشمانش را مي بندد، به جز محمد، علي، حسن، حسين و فرزندان پاک آنان عليه السلام چرا که فرزندان آن حضرتند.

هنگامي که وارد صحراي محشر مي شود، دنباله چادرش بر روي صراط کشيده مي شود، يک سر آن در بهشت به دست خود آن حضرت است و سر ديگرش در عرصه قيامت است. منادي پروردگارمان صدا مي زند: اي دوستداران فاطمه! به گوشه هاي چادر بانوي زنان جهانيان چنگ زنيد! و کسي از دوستداران حضرت باقي نمي ماند مگر اينکه به گوشه اي از اطراف چادر آن حضرت باقي نمي ماند مگر اينکه به گوشه اي از اطراف چادر آن حضرت چسبيده است تا اينکه بيش از هزار فئام و هزار فئام به آن چنگ مي زنند و مي چسبند. گفتند: يک فئام چقدر است؟ فرمود: هزار هزار که به وسيله آن حضرت از آتش نجات مي يابند. [1] .
منبع:نرم افزار ريحانه


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ 27 / 9 / 1391برچسب:صحراي محشر,بانوي زنان جهان,چادر , ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

چرا حضرت زهرا (س) شبانه دفن شد؟  

مي‌گويند فاطمه را شبانه دفن كرده‌اند، خوب اين به خاطر وصيت حضرت فاطمه به اسماء بنت عميس خانم حضرت ابوبكر بود كه نمي‌خواست اندازه جسدش را نامحرم ببيند.

پاسخ:

دفن شبانه، نماز بدون حضور و اطلاع خليفه، قبر پنهان، اسراري است كه در درون خود پيام‌ها دارند. درست است كه فاطمه اين چنين خواست و اين گونه وصيت كرد؛ ولي چه اتفاقي افتاده است كه زهرا سلام الله عليها وصيت تاريخي‌اش را با اين در خواست‌ها به پايان مي‌برد؟!! مگر نه اين است كه خشم و ناراحتي‌اش را نسبت به دشمنانش اظهار مي‌كند و در واقع چندين پرسش را در برابر نگاههاي تيز بين مورخان و آيندگان مي‌گذارد تا به پرسند: چرا قبر فاطمه پنهان است؟ و چرا دختر پيامبر شبانه و پنهاني دفن شد؟ و چرا علي عليه السلام بدون اطلاع ابوبكر و عمر بر وي نماز خواند؟ و

آيا كسي كه جانشين پيامبر بود ( آن گونه كه خود ادعا كرده‌اند) شايستگي نماز خواندن بر وي را نداشت؟

آري، فاطمه وصيت كرد كه او را شبانه دفن نموده و هيچ يك از كساني را كه بر وي ستم كرده‌اند، خبر نكنند، و اين بهترين سند براي شيعه است تا ثابت كنند كه صديقه شهيده مظلوم از دنيا رفته و از افرادي كه بر وي ستم كرده‌اند، هرگز راضي نشده است.

روايات فراواني در كتاب‌هاي شيعه و سني بر اين مطلب دلالت دارد كه به اختصار چند روايت را ذكر مي‌كنيم


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ 27 / 9 / 1391برچسب:دفن شبانه ,وصيت حضرت فاطمه ,, ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

فوايد علايم ظهور چيست؟

پاسخ:

 در رابطه با اينكه ظهور علايم يادشده، چه فايده‏هايي دارد، مي‏توان در سه فايده خلاصه كرد: اول اينكه اين علامات مي‏توانند جنبه تشريفاتي داشته باشند كه خداي متعال به وسيله اينها تجليلي از مقام آن حضرت نمايد، چنانكه از تولد خاتم‏الانبياء (ص) به علاماتي تجليل نمود. پس ظهور اين علامات بر عظمت آن حضرت و اهمّيت مقاصد و منويّات تو دلالت دارد.

دوم اينكه، اعلام خطر و جنگ به دشمنان است، يعني به وسيله اين امور، دشمنان آن حضرت را قبل از شروع به جنگ، تهديد و ارعاب مي‏كند، و شايد همين امور هم از اسباب رعب و وحشتي باشد كه در احاديث وارد شده كه آن حضرت به وسيله رعب و وحشت نصرت و ياري مي‏شود و به هر سمتي حركت كند، به اندازه دو ماه راه پيشاپيش او رعب حركت مي‏كند.

سوم اينكه: مژده و بشارت به منتظرين و طالبان وصال است، تا هم تسكين خاطر پيدا نمايند و هم آماده خدمتگزاري شوند، ترسي كه از دشمنان داشتند از خود زايل، و قوّت قلبي حاصل كنند

منبع:موسسه تحقيقاتي ولي عصر(ع).


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ 26 / 9 / 1391برچسب:علائم ,ظهور,قوت قلب,, ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

امام زمان (عج) چگونه و توسط چه كسي به شهادت مي‏رسد؟

پيرامون شهادت يا درگذشت امام زمان (عج) روايات متعددي در دست است ولي با توجه به سخن امام حسن (ع) كه فرموده است: «هيچ يك از امامان نيست، جزآنكه مسموم يا شهيد مي‏شود.» مي‏توان گفت، رواياتي كه بر شهادت امام دلالت دارند، بر ديگر روايات ترجيح و برتري دارند.

درباره شهادت حضرت وچگونگي آن روايت شده است: هنگامي كه سال 70 به پايان آيد و مرگ حضرت فرا رسد، زني به نام سعيده از طايفه بني تميم، ايشان را به شهادت مي‏رساند. ويژگي آن زن اين است كه مانند مردها محاسن دارد. او از بالاي بام، هنگامي كه حضرت در حال عبور است، سنگي به سوي ايشان پرتاب مي‏كند و آن حضرت را به شهادت مي‏رساند. چون حضرت شهيد مي‏شوند، امام حسين (ع) مراسم غسل، كفن و دفن آن حضرت را به عهده مي‏گيرند

منبع:موسسه تحقيقاتي ولي عصر(ع)


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ 26 / 9 / 1391برچسب:شهادت,امام زمان, ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

چه كسي امام زمان (عج) را غسل داده و بر پيكر مطهرش نماز مي‏خواند و او را به خاك مي‏سپارد؟

برخي از علماي شيعه بر اين عقيده هستند كه امام را امام غسل مي‏دهد و براي او نماز مي‏خواند و به خاك مي‏سپارد. چنان كه امام رضا (ع) فرموده است:«امام را جز امام غسل نمي‏دهد

بنابراين، قدر مسلم اين است كه يكي از امامان معصوم (ع) بايد او را غسل دهد، اما اينكه كداميك از آن بزرگواران مراسم تغسيل و خاكسپاري را انجام مي‏دهد، از روايات چنين معلوم مي‏شود كه امام حسين رجعت نموده و امام شهيد را غسل مي‏دهد

منبع:موسسه تحقيقاتي ولي عصر(ع)


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ 26 / 9 / 1391برچسب:پيكر مطهر ,نماز ,غسل, ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

مادر امام زمان (عليه السلام) كيست؟

مادر امام زمان (عليه السلام) نرجس خاتون دختر يوشعا پسر قيصر روم از نسل شمعون يكي از حواريين حضرت عيسي (عليه السلام) است كه به دنبال يك سلسله وقايع معجزه آسا از روم به سامرّا مي‏آيد و سپس به افتخار همسري امام عسكري (عليه السلام) نايل مي‏گردد.

خلاصه سرگذشت ايشان از زبان خودشان بدين شرح است


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ 26 / 9 / 1391برچسب:مادر,قيصر ,نرجس خاتون,, ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

ويژگيهاي ممتاز ياران امام زمان (عج) را بيان كنيد؟

ياران حضرت (عج) ياران خاص هستند كه وزراي ايشان هستند؛ يعني حكام دنيا كه 313 نفر هستند، اينها از كبار اولياء الله هستند. روايات مختلف درباره صفاتشان داريم از منابع سني‏ها و رواياتي از منابع خودمان كه آن افراد خير اهل الارض هستند. روايت داريم كه افضل از اصحاب ابي عبدالله الحسين عليه السلام هستند؛ ولي معلوم نيست كه اين سند صحيح باشد. به هر حال ياران حضرت درجاتشان بالا است


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ 26 / 9 / 1391برچسب:ويژگيهاي ياران امام زمان,, ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

آيا در كتب اهل سنّت رواياتي پيرامون وجود و ظهور وسيره امام مهدي (عج) نقل شده است؟

پاسخ:

 اگرچه عقيده به وجود "مهدي موعود" در بين شيعه اماميّه، موج بيشتري دارد، و شايد روايات وارده در اين موضوع بالغ بر يك هزار حديث باشد؛ اما بعضي از پژوهندگان مسائل اسلامي، تعداد رواياتي را كه اهل تسنن در اين زمينه وارد شده، به دويست حديث تخمين زده‏اند. باري، هرچند كه خفقان عمومي در دوران بني اميّه و بني عباس و دستهاي مقتدر و مرموز سياست وقت و تعصّبات شديد مذهبي اجازه نمي‏داد كه اخبار مربوط به ولايت و امامت مورد مذاكره و ثبت و ضبط قرارگيرد، ولي باز هم كتابهاي اصلي اهل سنّت از احاديث مربوط به حضرت مهدي (عج) خالي نيست، كه در اينجا به چند نمونه اشاره مي‏كنيم


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ 26 / 9 / 1391برچسب:روايات ,اهل سنت,اخرالزمان, ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

آيا امام زمان (عج) همسر و فرزندي دارد؟

پاسخ:                                                                                       

 اگر چه از ظاهر بعضي روايات و ادعيه معصومين، چنين استنباط شده كه آن حضرت داراي همسر و اولاد مي‏باشد. اما همانطور كه خواهد آمد، برخي روايات نيز كه از درجه اعتبار زيادي برخوردارند، به فرزند نداشتن آن حضرت تصريح دارند.

واما ابتدا به رواياتي كه به وسيله آنها مي‏توان بر فرزند داشتن حضرت مهدي (عج) استدلال نمود، مي‏پردازيم و آنها را مورد بررسي قرار مي‏دهيم


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ 26 / 9 / 1391برچسب:همسر,فرزند امام زمان, ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

چرا وقتي امام زمان (عج) ظهور مي كنند تمامي اسلحه ها از كار مي افتد؟چه فلسفه اي دارد؟

 جواب:

اين كه در بعضي روايات وارد شده كه مقارن با ظهور حضرت مهدي تمامي اسلحه ها از كار مي افتد چگونگي آن به درستي معلوم نيست. شايد بعضي تصور كنند كه آن حضرت اسلحه اي با خود مي آورد به سان عصاي موسي، كه اژدها آسا، همه اسلحه هاي قبل را بلعيده و از كارمي اندازد ولي آنچه كه به نظر بهتر مي رسد اين است كه قيام حضرت مهدي اوج تقابل ايمان و معنويت در برابر ابزارهاي مادي است و همچنانكه بارها و از جمله در جريان انقلاب اسلامي به اثبات رسيد هيچ سلاح و ابزاري قادر به مقابله با اسلحه ايمان و معنويت و اراده الهي نيست و اين تجربه در آن زمان در بالاترين تجلي خود به ظهور مي رسد و اين است معنا و مفهوم از كار افتادن اسلحه ها، اين يعني مغلوب شدن ابزار و سلاح در برابر اراده عدالت جوي بشري و قلبهاي مملو از ايمان و معنويت اما اين كه به چه كيفيت ظاهري غلبه حق بر باطل انجام مي شود به نظر مي رسد وقايع يازده سپتامبر امريكا در كوتاهترين زمان ممكن افول پذيري تمدن مادي غرب را به اثبات رساند چگونه نتوانيم باور آوريم كه در كمترين زمان ممكن به هنگام قيام حضرت مهدي همه محاسبات اهل باطل و ابزارها و سلاحهاي آنها از كار مي افتد ؟

موسسه تحقیقاتی ولی عصر (عج)


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ 12 / 9 / 1391برچسب:اسلحه,ظهور, مهدی, ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

 وظيفه ما شيعيان در زمان غيبت امام زمان (عج) چيست ؟

پاسخ :

در زمان غيبت وظايف گوناگوني براي شيعه ذكر شده است ؛ از

جمله:

1. تلاش در جهت شناخت هر چه بيشتر و بهتر امام زمان (عج) ؛

2. تكاپو و كوشش در جهت زمينه سازي ظهور آن حضرت ، اين مهم از

راه هاي زير ميسر است :

الف) خودسازي و ديگر سازي. ؛

ب ) شناخت و شناساندن امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) ، اهداف والاي آن حضرت ، نقش

بزرگ تاريخي و ارمغان الهي ايشان به جهان بشريت ؛

ج ) شناخت و معرفي هر چه بهتر اسلام به جهانيان .

3 . تلاش و جهاد در جهت دفاع از اسلام و حفظ كيان اسلامي ؛

4 . پيروي از نائبان امام عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) يعني عالمان و فقيهان عادل و شايسته ؛

5 . دعا براي فرج آن حضرت ؛

6 . دعا و صدقه دادن براي سلامتي آن حضرت ؛

7 . اهداي ثواب اعمال نيك مانند تلاوت قرآن و... براي آن حضرت نيز مستحب و ستوده است .

موسسه تحقیقاتی ولی عصر (عج)


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ 12 / 9 / 1391برچسب:شناخت , دعا , ثواب ,, ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

آماده نبودن جامعه جهاني براي پذيرش حضرت مهدی (عج)

گرچه قسمتي از شرايط ظهور حضرت مهدي (عج) خارج از حوزه اختيار مردم است، امّا اجراي كلي مأموريت آن حضرت در گرو فراهم شدن شرايط خارجي و عيني است كه مردم در آن نقش تعيين كننده دارند و تا آماده شدن مردم جهان براي پذيرش حكومت جهاني به رهبري حضرت مهدي (عج) همچنان غيبت ادامه داشته و ظهور آن حضرت به تأخير خواهد افتاد، و اين آمادگي، عمدتاً به بُعد فكري و فرهنگي مردم مربوط ميشود.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ 12 / 9 / 1391برچسب:راز,اهل بیت ,لمس ,سرپیچی,, ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

 فلسفه عزاداري براي امام حسين عليه السلام چيست ؟

پاسخ

1 - حفظ مكتب و شريعت :

 

زنده داشتن ياد و تاريخ پرشكوه نهضت حسيني، كه الهام بخش روح انقلابي و ستم ستيزي است

 

 

عزاداري بر حضرت فلسفه هاي سازنده و تربيتي متعددي دارد، از جمله:


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ 12 / 9 / 1391برچسب:فلسفه ,عزاداری, مجالس,, ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

نخستين كسي كه براي امام حسين (ع) گريه كرد ، چه كسي بود ؟

طبق آنچه كه در كتب شيعي آمده اولين كسي كه براي امام حسين (ع) اقامه عزا كرد آدم (ع) بوده است . نظر علماي اهل تسنن در اين زمينه چه ميباشد ؟ آيا آنان نيز اين روايت را قبول دارند ؟ آيا در كتب ايشان روايت هايي در رابطه با اولين كسي كه بر سيد الشهدا(ع) اشك ريخته وجود دارد (قبل از به شهادت رسيدن آن حضرت) ؟؟

 

جواب:

در كتب اهل سنت مواردي از ذكر ياد ابي عبد الله عليه السلام حتي قبل از تولد ايشان وقبل از زمان رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم نقل شده است :


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ 12 / 9 / 1391برچسب:اهل سنت, رسول خدا ,اشک ریختن ,, ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

چرا امامت در فرزندان امام حسين(عليه السلام) ادامه يافت و از فرزندان امام حسن مجتبي(عليه السلام) كسي به اين مقام نرسيد ؟

 

پاسخ :

چون اين انتخاب بدست خداست، پس او مي داند كه چه كساني اين شايستگي را دارند، بنا بر اين مشيّت حضرت حق و اراده خداوند نقش اصلي را در اين قضيّه ايفا مي كند.

و همان گونه كه از روايات استفاده مي شود، امامت، عهد و امانتي الهي است و جز به كساني كه مي توانند اين امانت را حفظ كنند سپرده نمي شود.

بنابر اين چون در بين فرزندان حضرت مجتبي(عليه السلام) كسي واجد اين صلاحيتها نبود ولي در بين فرزندان امام حسين(عليه السلام)كساني واجد آن بوده اند، لذا فرزندان امام حسين(عليه السلام) به مقام نبابت و جانشيني برگزيده شده اند.

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

 منظور از ظالم اول ، ثاني و ثالث و رابع درفرازهاي آخر زيارت عاشورا چيست؟

منظور اولين و دومين و سومين و چهارمين افرادي هستند كه ظلم را بر محمد و آل او صلوات الله عليهم اجمعين روا داشتند يعني مؤسسان اساس ظلم، همچنان كه در قرآن مجيد سوره احزاب آيه پنجاه و هفت خدا لعن فرموده افرادي كه خدا، حضرت رسول و اهل بيت رسولش را اذيت نمودند.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ 12 / 9 / 1391برچسب:لعن , زیارت عاشورا ,ظلم,موسسان , ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

آيا اين سخن صحيح است ؟ چرا؟

پاسخ :

يكي از شبهاتي كه ممكن است ذهن خواننده يا شنونده روضه امام حسين عليه السلام را به خود مشغول كند اين است كه امام حسين عليه السلام با اين كار خود را به هلاكتي انداخته اند كه خداوند در قرآن با آيه « وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَي التَّهْلُكَةِ ؛ خود را با دستهايتان به هلاكت نيندازيد » نهي كرده است . وانجام اين كار، خود كشي است

عده اي از افرادي كه دنبال پيدا كردن نقص و اشكال از عملكرد امامان مي‌باشند ، در شبكه ها... طرح ميكنند كه اگر امام حسين (عليه السلام) عالم بر شهادتش بود ، چرا به طرف كربلا رفت ؟ چنانچه صدمه رساندن خود از محرمات است !!!!

 

اين تفكري كه بي‌سوادان و بهانه جويان دارند .


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ 12 / 9 / 1391برچسب:امام حسین ,علم به شهادت ,فداکاری ,هلاکت , ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

چرا امام حسين عليه السلام در روز عاشورا دعا نفرمودند تا باران ببارد ؟

پاسخ :

طبق روايات شيعه ، دعاي حضرت نه تنها در مورد باران باريدن مستجاب مي گرديد ؛ بلكه اگر حضرت براي پيروزي ونصرت خويش نيز دعا مي كردند ، قطعا مستجاب مي شد ؛ اما :

1 - حضرت مي خواست در كربلا براي همه مسلمانان ، تسليم در برابر حق را به نمايش گذارد و درس عملي تسليم را تا ابد به مردم بياموزد .

2 – بناي حضرت بر اين بود كه در ماجراي عاشورا اسباب غير عادي را به كار نگرفته تا اين خود نيز درس ديگري براي مسلمانان شود تا وظيفه آناني را كه قادر به استفاده از اسباب غير عادي نيستند ، در برابر ظلم وستم مشخص كند

 

3- حضرت طبق روايات ، حضرت در ماجراي عاشورا ، در خواست فرشتگان و جنيان را براي ياري رد نموده و تمام آن ها را به مشيت الهي واگذار كردند . اين خود سبب نهايت مظلوميت براي حضرت شده و به همين جهت خبر شهادت آن حضرت در آن زمان كه وسائل اخباري محدود بود ، به سرعت پخش گرديد .

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ 7 / 9 / 1391برچسب:باران روز عاشورا ,, ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

لعن در زيارت عاشورا چرا؟

 

اِ، اِ، چرا لعنت مي كني؟ دعوا شده، درست! فحش مي دي، درست! اما ديگه چرا لعنت مي كني؟! در فرهنگ ما، ناسزايي گويي، ناروا گويي و فحش دادن زشت و ناپسند است. اما نفرين كردن و لعنت نمودن بسيار سنگين تر است. همگي مي ترسيم نكند به لعنت و نفرين ديگران مبتلا شويم، حتي بدترين اين لعن و نفرين ها در حق پدر و مادر و خاندان افراد گفته مي شود. حتي پيامبر اسلام(ص) فرمودند ؛ خداوند مرا لعنت كننده نيافريد، بلكه مايه رحمت آفريد.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ 7 / 9 / 1386برچسب:لعن ,زیارت عاشورا ,اطاعت ازپیامبر , ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

امام سجاد صلوات الله عليه بر مصيبت پدرش بيست سال گريست. هيچ وقت طعامي به محضر او نياوردند مگر آن که چشمهايش پر از اشک گرديد، روزي يکي از غلامانش گفت: يابن رسول الله (ص) آيا وقت تمام شدن غصه‏ات نرسيد؟! «اما آن لحزنک ان ينقضي»؟! امام فرمود: واي بر تو، يعقوب پيامبر دوازده پسر داشت، خداوند يکي را از پيش او برد، چشمهايش از کثرت گريه سفيد و نابينا گرديد، موي سرش سفيد شد، پشتش خم گرديد، با آن که پسرش در دنيا زنده بود.
اما من با دو چشمم ديدم که پدرم و برادرم و عموهايم و هفده نفر از خانواده‏ام همه در کنار من به خون غلطيده بودند. چطور اندوه من تمام شود؟! «و يحک انّ يعقوب النّبي (ع) کان له اِثني عشر ابنا فغيّبَ اللّه واحداً منهم فابيضّت عيناه من کثرة بکائه عليه و شاَب رأسه من الحزن وَاْحدَوَْدَب ظَهرُه من الغمّ و کان ابنه حيّاً في الدنيا و انا نظرت الي ابي و اخي و عمّي و سبعة عشر من اهل بيتي مقتولين حولي فکيف ينقضي حزني». [1] .
 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ 7 / 9 / 1386برچسب:شهادت امام سجاد ,تسلیت باد , ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

سؤال :

وقتي كه فردي براي امام حسين (ع) گريه ميكند بيشتر از روي دلسوزي و ناراحتي براي اتفاقات آن واقعه بزرگ است و از هيچ جهت نه الي الله است نه لله پس چطور است كه سينه زدن گريه كردن وحتي شركت كردن در اين مجالس انسان را صاحب ثواب ميكند?

پاسخ:

در ابتدا بايد گفت شرط ثواب در همه اعمال اين نيست كه بنده حتما در آن عمل قصد قربت كرده باشد . بلكه اعمالي نيز هست كه اگر بدون قصد قربت (البته وبدون قصد حرام) انجام شوند خداوند به آنها ثواب مي دهد .

در قرآن كريم آمده است :


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ 7 / 9 / 1391برچسب:امام حسین, عزاداری,گریه ,شرط ثواب, ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

امام حسين(ع) با هدف زنده ساختن احکام قرآن و سنّت پيامبر اکرم (ص) و از بين بردن بدعتهايي که در نتيجه حاکميت بني اميّه در دين ايجاد شده بود قيام کردند و در طول مسير مدينه تا کربلا ضمن اشاره به انگيزه قيام شان فرمودند:
من به منظور ايجاد اصلاح در امّت جدم رسول خدا (ص) قيام کرده‏ام مي‏خواهم امر به معروف و نهي از منکر کنم و به همان سيره و شيوه مرسوم جدّم پيامبراکرم(ص) و پدرم علي‏بن‏ابي‏طالب(ع) عمل مي‏کنم. [1] .

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ 30 / 8 / 1391برچسب:امام حسین ,تحقق اهداف عاشورا,قیام امام زمانن, ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

فقط دعا گويان مهدي اهل نجاتند

يکي از وظايف مهم شيعيان دعا کردن براي فرج مولاي انس و جان حضرت صاحب الزمان است که خود فرمودند: و اکثر الدعاء بتعجيل الفرج فان ذلک فرجکم. [1] .

و براي تعجيل فرج زياد دعا کنيد که آن فرج شماست. برکات دعا براي فرج به خود ما بر مي گردد. مرحوم آيه الله موسوي اصفهاني دو جلد کتاب به امر مطاع امام زمان عليه السلام نوشت به نام مکيال المکارم في فوائد الدعاء للقائم. تمام مطالب اين کتاب ارزنده درباره اين موضوع است

 

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ 30 / 8 / 1391برچسب:دعا وتوسل ,خضر علیه السلام ,دعا گویان مهدی,, ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

مزار امام حسين عليه السلام در قرن نهم هجري

تركمانان قَرا قويونلو و آق قويونلو ، به امور عتبات مقدّس در عراق ، توجّه داشتند . مير اسپهبد ميرزا ، از اميران قرا قويونلو ـ كه گفته اند به خاطر پيروزي ابن فهد حِلّي در مناظره با علماي اهل سنّت ، شيعه شده بود ـ ، توجّه خاصّي نسبت به كربلا ، مبذول مي داشت. (٤) وقف نامه اي هم براي درِ ضريح امام حسين عليه السلام از روزگارِدولت تركمانان يافت شده كه بر اساس آن ، مقدار قابل توجّهي از اراضي كربلا ، به وسيله آنان وقف حرم امام حسين عليه السلام شده است .

شگفت ، آن كه به نقل از برخي منابع ، ملّا علي بن محمّد بن فلاح ، از اميران خاندان مُشَعشَعي خوزستان ، در سال ٨٥٨ ق ، وارد كربلا شد و بسياري از اموال

حرم را با خود بُرد.  اين كار ،به رغم ادّعاي تشيّع آنان ، صورت گرفت . اين وضعيت ، بلافاصله توسّط امير پير بوداق قراقويونلو ، جبران گرديد.

 

منبع: دانش نامه امام حسين عليه السلام جلد ١٢


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

مزار امام حسين عليه السلام در قرن هشتم هجري

آل جلاير كه از سال ٧٣٦ تا ٨١٤ ق ، بر عراق ، مستولي بودند نيز اقداماتي در زمينه عمارت مزار امام حسين عليه السلام داشتند. تاريخ كتيبه اي در حرم امام حسين عليه السلام ، سال ٧٦٧ هجري ، را سال بناي آن بخش ، نشان مي دهد .  باني آباديِ اين قسمت از حرم، مرجان امين الدين بن عبد اللّه ، حاكم عراق از سوي جلايريان بود. سلطان احمد جلايري نيز در سال ٧٨٦ ق ، دو مناره براي حرم امام حسين عليه السلام بنا كرد.

تيمور گوركاني نيز ـ كه در سال ٧٩٥ ق ، بغداد را تصرّف كرد ـ ، به زيارت امام حسين عليه السلام رفت و هدايايي به علويان شهر داد. 

منبع: دانش نامه امام حسين عليه السلام جلد ١٢


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ 28 / 8 / 1391برچسب:قبر ,حرم , امام حسين ,قرن هشتم, آل جلاير ,تيمور گوركاني , ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

 مزار امام حسين عليه السلام در قرن ششم هجري

از نيمه دوم قرن پنجم تا نيمه نخست قرن هفتم، كثرت شيعيان در عراق ، از يك سو ، و حضور برخي از وزيران و اميران شيعي در مناطقي از عراق ، مانند آل مَزيَد در حِلّه ، از سوي ديگر سبب توجّه خاص به عتبات بود. در اين ميان، گاه مشكلاتي هم پديد مي آمد. براي نمونه ، گفته شده است كه مسترشد عبّاسي، در سال ٥٢٩ ق ، اموال خزانه حرم امام حسين عليه السلام را تصرّف كرد و گفت : «قبر ، گنجينه لازم ندارد» ! وي ، اين اموال را صرف سپاهيانش كرد كه عاقبت به خير هم نشد .

مزار امام عليه السلام در قرن هفتم هجري

سقوط عبّاسيان، مانع عمده اي را از سرِ راه شيعيان برداشت. در دوره ايلخانان مغول (٦٥٦ - ٧٣٦ ق) ، بخصوص در روزگار غازان خان و سلطان محمّد خدابنده ، معروف به اُلجايْتو، به دليل تمايلات شيعي آنان، توجّه خاصّي به تمام مزارهاي اهل بيت عليهم السلام در عراق شد. حرم امام علي عليه السلام و امام حسين عليه السلام دائما زيارت مي شد و به اصلاح و تعمير و گسترش آنها ، همّت گمارده مي شد ،  چنان كه براي آباداني آن منطقه نيز اقداماتي صورت گرفت كه از آن جمله ، كَنْدن نهري به نام «نهر غازاني» در اطراف حِلّه براي شيعيان بود

غازان ، در سال ٦٩٤ ق ،  مسلمان شد و در سال ٦٩٦  و ٦٩٨ ق ،  به زيارت مرقد امام حسين عليه السلام رفت . در اين سفرها ، به طور معمول ، اموالي هم ميان علويان مقيم عتبات ، تقسيم مي شد

منبع: دانشنامه امام حسين عليه السلام جلد 12


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ 28 / 8 / 1391برچسب:قرن ششم و هفتم ,امام حسين , ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

مزار امام حسين عليه السلام در قرن پنجم هجري

در آغاز قرن پنجم هجري ، برخي از باديه نشينان ـ كه زندگي سختي داشتند ـ ، به كربلا يورش آوردند. اين امر ، سبب شد تا در سال ٤٠٠ ق ، با حمايت حسن بن فضل بن سهلان رامهرمزي ، وزير بهاء الدوله بويه ، ديواري دور شهر كربلا كشيده شود.  اخباري حكايت از آن دارد كه كشيدن اين ديوار تا سال ٤٠٣ ق ، ادامه يافته است.

در چهاردهم ربيع اوّل سال ٤٠٧ ق ، به دليل بي احتياطي ، حرم مطهّر امام حسين عليه السلام آتش گرفت  كه علي القاعده ، بايد به سرعت ، بازسازي شده باشد. در اين زمان ، خاندان بويه ، گرچه ضعيف شده بودند ، امّا هنوز در بغداد ، حكمراني مي كردند. جلال الدوله ابو طاهر ، فرزند بهاء الدوله ، در سال ٤٣١ ق ، با تواضع تمام ، به زيارت عتبات مقدّس عراق رفت. وي از يك فرسنگ پيش از رسيدن به حرم امام حسين عليه السلام ، پياده شد و پا برهنه به زيارت رفت.  سال ٤٧٩ ق ، سلطان ابو الفتح ملك شاه سلجوقي ، مرقد مطهّر امام عليه السلام را زيارت كرد و دستور تعمير ديوارهاي آن را صادر نمود .  

منبع: دانش نامه امام حسين عليه السلام جلد ١٢


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ 28 / 8 / 1391برچسب:قرن پنجم هجري,امام حسين ,قبر,حرم مطهّر , ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

مزار امام عليه السلام در قرن چهارم هجري

آل بويِه كه براي نخستين بار در سال ٣٣٤ ق ، وارد بغداد شدند، فضاي عراق را كه براي شيعه آماده بود، كاملاً متحوّل كردند. شيعيان ، تا حدود يك قرن بعد از آنكه آل بويه در عراق بودند (٤٤٧ ق) ـ ، پشتيباني مستحكم در عراق و ايران داشتند . يكي از مظاهر حمايت آل بويِه از شيعيان ، رسيدگي به عتبات مقدّس عراق و عمارت حرم ائمّه عليهم السلام در شهرهاي مختلف آن و نيز رسيدگي به سادات مقيم اين شهرها بود.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ 28 / 8 / 1391برچسب:سلطنت آل بويه, ,قرن چهارم هجري,قبر امام حسين,, ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

 مزار امام حسين عليه السلام در قرن سوم هجرى

 مهم ترين جسارت نسبت به مزار امام حسين عليه السلام در تاريخ ، مربوط به متوكّل عبّاسى است . (٣) وى از سال ٢٣٢ تا ٢٤٧ ق ، تحت تأثير اهل حديث متعصّب بغداد ، بر امور ، سيطره داشت. منابع تاريخى ، وى را دشمن اهل بيت عليهم السلام دانسته اند و گفته اند كه دشمنى سختى با على بن ابى طالب عليه السلام و خانواده اش داشت .

 

(٣)در الأمالى شيخ طوسى ، به نقل از ابراهيم ديزج آمده است : متوكّل ، مرا براى تغيير دادن قبر حسين عليه السلام فرستاد و نامه اى را كه براى جعفر بن محمّد بن عمّار قاضى بود ، با من همراه كرد كه در آن ، نوشته بود : «تو را از روانه كردن ابراهيم ديزج به كربلا براى نبش قبر حسين ، آگاه مى كنم . چون نامه ام را خواندى ، به كار ، سركشى كن» .

ديزج مى گويد : جعفر بن محمّد بن عمّار ، نامه را به من نشان داد و من ، فرمان او را به انجام رساندم و نزد او آمدم . به من گفت : چه كردى؟ گفتم : آنچه را فرمان داده بودى ، انجام دادم ؛ امّا چيزى نديدم و چيزى نيافتم . او به من گفت : آيا خوب گود كردى [و تا ته قبر رفتى] ؟ گفتم : چنين كردم و چيزى نديدم . او هم به خليفه نوشت : «ابراهيم ديزج ، نبش قبر كرده و چيزى نيافته است . به او فرمان داده ام و او قبر را به آب بسته و با گاو ، شيار انداخته است» .

ابو على عمّار مى گويد : ابراهيم ديزج برايم گفت و من هم از ماجرا پرسيدم . او به من گفت : من فقط با غلامان ويژه ام رفتم و نبشِ قبر كردم . بوريايى نو يافتم كه پيكر حسين بن على بر آن قرار داشت و بوى مُشك از آن مى آمد . بوريا و پيكر حسين را بر آن ، به همان حال ، رها كردم و فرمان دادم تا خاك بر روى آن بريزند و آب را بر آن گشودم و فرمان دادم كه با گاو ، آن جا را شيار بيندازند و شخم بزنند ؛ امّا وقتى گاو بر آن جا گام مى نهاد ، چون به جايگاه [قبر] مى رسيد ، از آن جا باز مى گشت . من غلامانم را به خدا و سوگندهاى شديد قسم دادم كه اگر كسى اين ماجرا را ذكر كند ، او را خواهم كُشت» (الأمالى ، طوسى : ص ٣٢٦ ح ٦٥٣ ، بحار الأنوار : ج ٤٥ ص ٣٩٤ ح ٢) .

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ 28 / 8 / 1391برچسب:قرن سوم هجرى, متوكّل ,قبر حسين عليه السلام , ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

زيارت شريفه عاشورا در دو منبع اصلي شيعي و قابل اعتماد ذكر شده است:

 

1- المصباح، تأليف شيخ طوسي قدس سره.(1)  

 

 

2- كامل الزياراة (الزيارات) تأليف ابن قولويه قدس سره.(2)

هر يك از دو منبع اصلي فوق الذكر به طريقي اين زيارت را براي ما نقل نموده است. و ميان دو متن نقل شده نيز اختلافاتي وجود دارد. البته مشتركاتي نيز با هم دارند.

قبل از ذكر دو طريق اين زيارت شريفه جا دارد كه روشن شود؛ اعتماد ما به ورود روايت در اين منابع روائي و حديثي به دو راه ممكن است.

راه اول: اعتماد به اطمينان يا مراتب صحت انتساب اين كتابها به مؤلفين آنها، و همچنين امكان احراز علمي رسيدن اين مضامين وارده به اصحاب كتاب هر چند اختلاف نسخه وجود دارد. و نيازي به خواندن متن و سند بر اسناد حديث وجود ندارد.

راه دوّم: برخي محققان فرموده اند كه براي رهائي از ارسال و تعليق اسناد اين روايات، بايد به طريق ---- نقل روايت، هر مؤلف و محققي به طريقي به كتب اصلي و منبع داشته باشد، و اكتفا به اشتها-- يا صحت انتساب كافي نيست.

علماي اعلام هر كدام طريقي يا طرايقي متصل به أصحاب كتب أربعه و سپس به اصحاب اصول دارند كه در كتب تراجم و اجازات روايت تفصيلاً آمده است. جهت اطلاع به اجازات بحاالانوار و اجازات متأخر از بحار كه در بسياري از كتب آية ا..العظمي نجفي مرعشي(قدس سره) آمده است و قابل مطالعه است رجوع شود

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ 28 / 8 / 1391برچسب:زیارت عاشورا,اسناد,المصباح, كامل الزياراة , ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

ازدواج امام زمان(عليه السلام)

مقدّمه

يكى از مباحث پيرامون شخصيّت حضرت مهدى (عج)، زندگى شخصى و خانوادگى آن حضرت است، سخن از ازدواج يا عدم آن و داشتن فرزند و مكان زندگى و وضعيّت زندگى اولاد او و كيفيّت زندگى آن حضرت از بحثهاى جذّابى است كه احياناً در اذهان بسيارى از معتقدان به او ابهاماتى وجود دارد، كه معمولا با جوابهاى ضدّ و نقيضى نيز مواجه ميشوند.

اساساً غيبت طولانى آن حضرت از نگاه زندگانى شخصى و خصوصى وى اين سؤال را بوجود ميآورد كه آيا در اين مدّت، حضرت مهدى(عليه السلام)ازدواج كرده است يا خير؟

برخى اين سؤال را به صورت اشكال مطرح كرده و ميگويند: اگر ازدواج كرده و همسر دارد، لازمهاش داشتن فرزند است، و لازمه اين نيز فاش شدن اسرار و شناسايى آن حضرت است، كه با حكمت و فلسفه غيبت منافات دارد.

و اگر ازدواج نكرده است، پس به سنّت رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) و به امر شرعى مستحب عمل نكرده است، كه اينهم با مقام و شأن آن حضرت نميسازد، زيرا وى رهبر دينى مردم است و در عمل به مستحبات همچون واجبات، بايد پيشقدم باشد، و فرضِ وجود امامي كه مستحب مؤكّد شرعى را ترك كند، و در واقع عمل مكروهى را انجام دهد بسيار مشكل، و جاى استبعاد دارد.

پس اگر ازدواج نكرده باشد اشكال ترك مستحبّ از طرف معصوم، و اگر ازدواج كرده باشد اشكال فاش شدن اسرار و تضادّ با فلسفه غيبت پيش مي آيد، و چون طرفين قضيّه با اشكال مواجه است، عدّهاى چنين نتيجهگيرى ميكنند كه اصلا آن حضرت وجود ندارد.

نكتهى ديگر اين كه اصل ازدواج يا عدم ازدواج آن حضرت جزء اعتقادات ما نيست، بلكه از مسائل شخصى است كه در روايات نيز به آن تصريح نشده، و مورد بحث امامان قبلى نيز نبوده است، و كسانى هم كه در دوران غيبت توفيق درك حضور آن حضرت را داشته اند آن قدر سؤالات و مشكلات در ذهنشان بوده است كه به اينگونه سؤالات نرسيدهاند.

در دوران غيبت صغرى نيز از نائبان خاصّ، در اين زمينه سخنى شنيده نشده است.

از سوى ديگر ذهن انسان در كنار سؤال از ازدواج حضرت مهدى(عليه السلام)، سؤالات ديگرى نيز ميسازد از جمله اين كه:

آيا امام مهدى(عليه السلام) داراى فرزند است؟

آيا مكان خاصّى براى زندگى وى و فرزندانش وجود دارد؟

آيا فرض وجود فرزند و همسر براى آن حضرت با حكمت و فلسفه غيبت سازگارى دارد؟

و در صورت ازدواج نكردن، آيا بر خلاف سنّت و دستور پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) عمل نكرده است؟

و سؤالات ديگرى كه اين مقاله در صدد جواب دادن به بعضى از آنهاست.

بنابراين، پس از طرح سؤال اصلى و بيان ديدگاههاى متفاوت و دلائل آنها، و نيز بررسى دلائل، سعى ميشود تا به نتيجهاى مناسب و جامع برسيم.

 

آيا حضرت مهدى(عليه السلام) ازدواج كرده و داراى فرزند ميباشد؟

 

در پاسخ به اين پرسش، با توجّه به مسائل اعتقادى مانند: حكمت يا فلسفه غيبت، و نيز مسائل فقهى همچون استحباب شرعى ازدواج، و متونى كه مستقيم يا غير مستقيم دلالت بر ازدواج آن حضرت دارند، سه نظريّه وجود دارد:

ـ نظريّه أوّل: عدّهاى معتقدند كه حضرت مهدى(عليه السلام) ازدواج كرده است، و براى اثبات اين نظريّه به دلائل ذيل استناد جستهاند.

الف: استحباب ازدواج:

ازدواج و نكاح در اسلام مستحبّ مؤكّد و سنّتى نبوى است، پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله وسلم) نسبت به امر ازدواج و ترويج آن تأكيد داشته، و امّت خود را به اين امر تشويق و ترغيب ميكردند، و بارها فرمودهاند: «نكاح كنيد و با تشكيل خانواده بر تعداد خود بيافزاييد، كه من در روز قيامت به شما اگر چه فرزندى سقط شده باشد مباهات ميكنم»([1]).

در احكام دين ازدواج سنّتى حسنه و مورد تأييد، و عزوبت (همسر نداشتن و مجرّد بودن) مكروه است.

و ازطرفى ازدواج نكردن، اعراض از سنّت رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) است، چرا كه آن حضرت(صلى الله عليه وآله وسلم)فرمود: «نكاح سنّت من است، و هر كس از آن اعراض كند (روى برگرداند و ازدواج نكند) از من نيست.»([2])

اكنون كه ساليان متمادى از عمر حضرت مهدى(عليه السلام) ميگذرد، آيا مي توان گفت: او مستحبّ مؤكّد را ترك، و مرتكب مكروه شده است؟

هرگز نميتوان اينگونه نتيجه گرفت، چرا كه او امام است، و در عمل به مستحبّات شرعى از همه مردم سزاوارتر است، پس او ازدواج كرده و داراى همسر ميباشد.

در كتاب «النجم الثاقب» در پاسخ منكرين وجود اهل و عيال براى امام مهدى(عليه السلام) چنين آمده است: «چگونه ترك خواهند كرد، چنين سنّت عظيمه جدّ اكرم خود را با آن همه ترغيب و تحريص كه در فعل آن و تهديد و تخويف در ترك آن شده، و سزاوارترين امّت در اخذ به سنّت پيغمبر امام هر عصر است، و تاكنون كسى ترك آن سنّت را از خصائص آن حضرت نشمرده است.»([3])

و نيز در كتاب «الشموس المضيئة» آمده است: «اگر در اين زمينه (داشتن همسر و خانواده) هيچ نقل روايى وجود نداشت، و فقط همين مطلبى كه آن حضرت با وجود سنّ زياد از نظر جسمي جوانى قويّ البنيه است... و نيز ميدانيم كه آن حضرت به سنّت پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) عمل ميكند، در قبول اين مطلب كه آن جناب همسر و فرزندانى دارد كافى بود»([4]).

ـ نقد و بررسى:

دليل مزبور شامل دو قسمت است:

قسمت اوّل: ازدواج سنّت رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)، و امرى نيكو و مستحبّ شرعى است.

قسمت دوّم: امام زمان(عليه السلام) لزوماً به اين سنّت و امر شرعى عمل ميكند.

هر دو مقدّمه نيازمند بررسى و تأمّل است.

امّا استحباب ازدواج([5]) از آيات و روايات فراوانى استفاده ميشود مانند: آيه شريفه (فَانكِحُوا مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَآءِ)([6]) و آيه (وَأَنكِحُوا الاْ يَـمَى مِنكُمْ وَالصَّــلِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَآلـكُمْ )([7]) و همچنين در حديثى رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) ازدواج را سنّت خود ميداند([8])، و در حديثى ديگر ميفرمايد: هر كسى از آن اعراض كند از من نيست.([9])و در رواياتى ديگر ازدواج امرى پسنديده و ممدوح دانسته شده([10]) و بر توليد نسل و بقاء آن توصيه شده و كثرت مسلمين مايه مباحات پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) شمرده شده است.

در اهميّت و تشويق به ازدواج چنين آمده است: «هر كس ازدواج كند نصف دينش را بدست آورده است»([11])، و نيز امام صادق(عليه السلام) مي فرمايد: «دو ركعت نماز كسى كه ازدواج كرده با فضيلتتر است از هفتاد ركعت نماز كسى كه بدون همسر است»([12])، و همچنين در روايات فراوانى نقطه مقابل ازدواج

يعنى ترك ازدواج مذمّت شده و از ناحيه ائمّه(عليهم السلام) امرى مكروه و ناپسند شمرده شده است.([13]) كه اين روايات نيز به قرينه مقابل دلالت بر استحباب ازدواج دارند.

با توجّه به آيات و روايات فوق و وجود كلمات امر مانند «انكحوا» در آيات، و تشويق به ازدواج در روايات، و توصيه كردن در عمل به سنّت رسول خدا، فقهاى بزرگوار اسلام، استحباب شرعى ازدواج را استنباط كرده و بر طبق آن به استحباب([14])، و بعضى به استحباب مؤكّد فتوى دادهاند، و برخى آن را در شرايطى واجب ميدانند([15]).

و از سوى ديگر از عمومات و اطلاقات ادلّه استحباب ازدواج بدست ميآيد كه

اوّلا: ازدواج چه به صورت دائم و چه به صورت غير دائم (موقّت) مستحب شرعى است.

ثانياً: استحباب ازدواج مخصوص مشتاقان و كسانى كه نيازمند به همسر ميباشند نيست، بلكه شامل غير مشتاقان و كسانى كه در خود احساس نياز به همسر نميكنند نيز ميباشد.([16])

چرا كه علّت اين حكم شرعى در اشتياق به جنس مخالف و يا اطفاء (خاموش كردن) غريزه جنسى خلاصه نشده است، تا گمان شود ازدواج براى غير مشتاقان استحباب ندارد، بلكه مواردى از قبيل: تكثير نسل، و ابقاء نوع انسانى، و كثرت تعداد موحّدين، در استحباب شرعى ازدواج دخالت دارند.([17])

پس اگر ازدواج براى تأمين اين اغراض هم باشد، از جهت شرعى مستحب است، و داراى مطلوبيّت شرعى است.

بديهى است كه استحباب ازدواج فقط مختصّ به ازدواج دائم نيست، بلكه شامل غير دائم و مِلك يمين (كنيزان) نيز ميشود.([18]) و به همين جهت اينگونه به نظر ميرسد كه تحقّق يك مرتبه از ازدواج در طول عمر براى عمل كردن به اين مستحبّ شرعى كافى است، اگر چه بنا به عللى([19]) بين زوج و زوجه جدايى حاصل شده باشد.

امّا با تأمّل در رواياتى كه در آن عزوبت (همسر نداشتن) مكروه دانسته شده است حتّى براى مدّتى اندك([20])، معلوم ميشود كه مقصود از استحباب ازدواج، استمرار آن تا پايان عمر است.

پس عمل كردن به استحباب ازدواج در صورتى كافى است كه استمرار و دوام داشته باشد نه فقط صرف تحقّق آن، همانطور كه اين استحباب فقط به داشتن يك همسر نيست بلكه تعدّد آن نيز مستحب شرعى است.([21])

بنابراين در باره مقدّمه أوّل (ازدواج سنّت پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)، و امرى مستحب است) چنين نتيجه ميگيريم:

1. ازدواج مستحب شرعى است، خواه نياز به ازدواج باشد و خواه نباشد، خواه دائم و خواه موقّت.

2. اين استحباب دوام و استمرار دارد، و شامل تمام عمر انسان ميشود.

3. تعدّد همسر نيز مستحب شرعى است.

و امّا مقدّمه دوّم (لزوم عمل امام(عليه السلام) به امر شرعى و سنّت رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) ) در اذهان سؤالاتى را به وجود ميآورد، از جمله اينكه:

با كثرت امور مستحبّى، آيا امام(عليه السلام) به همه آنها عمل ميكند؟ يا اينكه از آن امور انتخاب كرده و گزينشى عمل ميكند؟ آيا لزوم عمل به امور مستحب براى امام ضرورى است؟

بدون ترديد امامان مانند پيامبران چون هدايت مردم را بعهده دارند، و رهبران الهى محسوب ميگردند، هميشه در عمل به احكام الهى پيشقدم بودهاند، و اساساً رسالت آنان ايجاب ميكرد كه أوّل خودشان عامل به احكام الهى باشند، و از دستورات الهى سرپيچى نكنند، و در صحنه عمل براى ديگران الگو و نمونه باشند، لذا عمل نكردن به اوامرى كه حكايت از محبوبيّت نزد خداوند دارد (خواه واجب و خواه مستحب) براى رهبران دينى مذموم است، و شأن و رسالت آنان اقتضاء دارد كه آنها به دستورات واجب و مستحب عمل كنند، پس امام(عليه السلام) نيز به آنها عمل ميكند.

بنابراين، دو نكته در لزوم عمل كردن امام به مستحبّات وجود دارد.

1. هدايت و رهبرى و الگوى كامل بودن براى مردم كه ايجاب ميكند امام در زندگى و معاشرت و در برخورد با ديگران به نحو احسن عمل كند، و در عمل به دستورات دينى (واجب و مستحب ) پيشقدم باشد.

2. اقتضاى شأن و منزلت انسان كامل ايجاب ميكند كه به مستحبّات عمل كند، بدون ترديد نكته أوّل در زمان غيبت امام(عليه السلام) موضوعيّت ندارد، زيرا امام(عليه السلام) در مرأى و منظر مردم نيست، و امامت وى در باطن است، نه در ظاهر.([22]) ولى نكته دوّم در رسيدن به مطلوب (امام پايبند به مستحبّات شرعى است، و سزاوارتر از ديگران است) كافى است.

با توجّه به دو مقدّمهاى كه گذشت، عدّهاى معتقدند كه امام زمان(عليه السلام) در عصر غيبت ازدواج كرده و صاحب همسر و فرزند است.

 ب: استدلال به روايات:

دليل ديگر معتقدين به ازدواج حضرت مهدى(عليه السلام) تمسّك به بعضى از روايات است، از جمله:

1 ـ مفضّل بن عمر از امام صادق(عليه السلام) نقل كرده است كه فرمود: &laquo... از مكان او هيچ يك از اولاد و ديگران اطلاع نمييابد، مگر مولايى كه متولّى امر اوست»([23])، در اين روايت وقتى كه سخن از جا و مكان و محلّ زندگى آن حضرت ميشود، امام صادق(عليه السلام) ميفرمايد: كسى از مكان او اطلاع ندارد حتّى اولادش، پس معلوم ميشود او اولادى دارد، و داشتن اولاد حاكى از ازدواج امام است.

امّا با تأمّل در اين روايت نكاتى به نظر ميرسد كه مانع از استدلال بر ازدواج آن حضرت است، آن نكات عبارتند از:

الف ـ اين روايت در كتاب الغيبه نعمانى نيز نقل شده است، با اين تفاوت كه به جاى كلمه «ولد» كلمه «ولى» آمده است : «ولا يطّلع على موضعه أحد من وليّ ولا غيره([24]) از مكان او كسى از ولى و غير ولى اطّلاع نمييابد»، يعنى دوست و غير دوست، آشنا و غير آشنا، از مكان او خبرى ندارند، و نميدانند او كجاست.

در اين روايت هيچ سخنى از فزرند و فرزندان نيست، بنابراين، با توجه به اين نقل اعتمادى بر آن روايت نيست.

ب ـ در روايت سخن از فرزند است، ولى از اين جهت كه بگوييم الآن امام(عليه السلام) داراى فرزند و همسر باشد نيست، و به اصطلاح مجمل است، چرا كه امكان دارد منظور فرزندانى باشند كه در آستانه ظهور و يا پس از ظهور امام(عليه السلام) به دنيا ميآيند.

ج ـ ممكن است اين روايت و امثال آن بيانگر مبالغه در خفاى شخص باشد، يعنى هيچ كس نميداند كه او در كجاست، حتّى اگر داراى فرزند هم باشد، فرزندانش نيز از جايگاه او اطّلاع ندارند.([25])

د ـ از جهت سند مخدوش است، زيرا يكى از راويان آن ابراهيم بن مستنير و در جاى ديگر عبد اللّه بن مستنير است و هر دو مجهولاند.

با توجّه به نكات فوق، استدلال بر ازدواج امام(عليه السلام) در عصر غيبت مشكل، بلكه بعيد به نظر ميرسد.

ن ـ سيّد ابن طاوس از امام رضا(عليه السلام) نقل كرده است، كه آن حضرت فرمود: &laquo... خدايا، مايه چشم روشنى و خوشحالى امام زمان(عليه السلام) را در او و خانواده و فرزندان و ذرّيه و تمام پيروانش فراهم فرما»([26]).

در اين روايت سخن از خانواده و فرزندان آن حضرت است، ولى چون معلوم نيست كه وجود اين فرزندان پيش از ظهور است يا پس از آن، از اين جهت مجمل است، و نميتوان به آن استناد كرد.

و ـ ابو بصير از امام صادق(عليه السلام) نقل كرده است كه فرمود: «گويا ميبينم كه قائم ما با خانوادهاش در مسجد سهله اقامت گزيده است، ابو بصير مي گويد: گفتم منزلش آنجاست؟ فرمود: آرى. گفتم: فدايت شوم! قائم هميشه در آن مسجد است؟ فرمود: آرى...&raquo.([27])

اين روايت نيز دلالت بر وجود فرزند براى امام(عليه السلام) پيش از ظهور ندارد، و چه بسا مرادش اولاد آن حضرت پس از ظهور باشد، همانطور كه از سياق كلام در اكثر روايات كه به نمونههايى از آنها اشاره خواهيم كرد، اين گونه استفاده ميشود.

2 ـ روايتى مرحوم مجلسى(رحمه الله) در بحار الأنوار از على بن فاضل نقل كرده است، كه در آن به مكان و جزيرهاى اشاره شده كه نسل و فرزندان آن حضرت، زير نظر وى جامعه نمونه اسلامي تشكيل داده و براى خود حكومت دارند([28])، اين مكان نامعلوم است، و هر كس نميتواند به آنجا برود، و دسترسى براى عموم مردم ممكن نيست.

تمسّك به اين روايت نيز نميتواند اثبات كند كه آن حضرت ازدواج كرده و در نتيجه فرزندانى دارد و لازمه آن نيز زندگى در مكان خاصّ است، زيرا اولاًّ: از نوع بيان روايت به دست ميآيد كه اين روايت اعتبار قابل ملاحظهاى در نزد مرحوم مجلسى(رحمه الله)نداشته است، زيرا ميگويد:

«چون اين حديث را در كتابهاى معتبر نيافتم آن را به طور مستقل و جدا ميآورم»([29]).

ثانياً اين داستان با وجود تناقضات فراوان و سخنان بىاساس و نيز مجهول بودن عدّهاى از روات آن، قابل استناد نيست، حتّى بعضى از محقّقين با بررسىهاى گستردهاى كه انجام دادهاند، معتقدند جزيره خضراء افسانهاى بيش نيست و واقعيت ندارد.([30])

و برخى همچون آقابزرگ تهرانى ميگويند: اين داستان تخيّلى است.([31])

3 ـ روايتى كه ابن طاووس از امام رضا(عليه السلام) نقل كرده است. كه فرمود: «اللّهمّ صلّ على ولاة عهده والأئمّة من ولده

ابن طاووس ميگويد: روايت فوق اينگونه نيز نقل شده «اللّهمّ صلّ على ولاة عهده والأئمّة من بعده.([32])

اين روايت نيز نميتواند اثبات كند كه آن حضرت داراى فرزند است.

زيرا با وجود دو گونه نقل معلوم نيست مقصود فرزندان بعد از آن حضرت است، يا امامان پس از او، بنابراين روايت مجمل است، علاوه اين دو روايت ناظر به پس از ظهور حضرت است نه پيش از آن.

هــ صاحب كتاب الشموس المضيئة پس از نقل هفت روايت در باره اقامتگاه و خانواده داشتن آن حضرت كه بعضى از آن را آوردهايم، چنين نتيجه ميگيرد. «از مجموع اين روايات معلوم مي شود كه حضرت حجّت(عليه السلام) خانواده و اقامتگاه دارد، هر چند كه جزئيّات آن را نميدانيم.([33])

سپس اضافه ميكند كه داستان جزيره خضراء به نقل از مرحوم علامه مجلسى(رحمه الله) و داستانى قريب به آن در اثبات الهداة با اين قيد كه شيعيان آن جزيره از تمام مردم دنيا تعداد شان بيشتر است و هر يك از فرزندان امام(عليه السلام) در آن جزيرهها حكومتى دارند، چنين آورده است: «با توجه به عمر طولانى و مبارك ايشان ممكن است آن حضرت همسر و فرزندان متعدّدى داشته باشد كه بعضى مرده و برخى زندهاند

بنابراين، آن حضرت فرزندان و نوادگان زيادى خواهد داشت كه شمارش آنها به سادگى ممكن نيست.([34])

با عنايت و دقّت در مطالب كتاب مذكور توجّه به چند نكته ضرورى است:

اوّلا: نميتوان به آن هفت روايت در اثبات ازدواج آن حضرت و در نتيجه وجود فرزندان و داشتن اقامتگاه استناد كرد، چرا كه برخى از آن روايات همان رواياتى است كه قبلا به آنها اشاره شد.([35])

و برخى ديگر گوياى وجود همسر و فرزند براى آن حضرت نيست. و بعضى ديگر با خفاى شخصى و عدم اطلاع از مكان او سازگارى ندارد.

ثانياً: وجود فرزندان بىشمار آن حضرت با فلسفه غيبت منافات دارد، زيرا ممكن است فرزندان در صدد تشخيص هويّت خود برآيند، و خواهان دانستن حسب و نسب خود باشند.([36])

ثالثاً: چطور ممكن است شيعيان آن جزيره (بنابر نقل وى از كتاب إثبات الهداة)([37]) تعدادشان از تمام مردم دنيا بيشتر باشد. با اينكه علم پيشرفتهى نقشهبردارى و جغرافياى امروز در شناسايى نقاط اين كره خاكى چيزى را از قلم نينداخته است، و امروزه جايى وجود ندارد كه ناشناخته باشد، حتّى مثلث برمودا،([38]) كاملا شناخته شده و اسرارش (خواص مغناطيسى) آشكار گشته و تعداد زيادى به آن مكان رفتهاند و گزارشهاى متعدّدى ارائه كردهاند. بنابراين معقول نيست كه جمعيّتى چند ميلياردى بيش از جمعيّت فعلى جهان در مكانى زندگى كنند و كسى هم از آنها هيچگونه اطلاعى نداشته باشد.([39])

به هر جهت اينگونه مطالب نميتواند دليلى قاطع بر اثبات ازدواج و در نتيجه فرزندان و مكان اقامت خاصّى براى آن حضرت باشد.

ىــ برخى ممكن است براى اثبات ازدواج و فرزند داشتن حضرت مهدى(عليه السلام) به كنيه مشهور آن حضرت يعنى «أبا صالح» استدلال كنند، و بگويند اين كنيه به معناى پدر صالح است. و اين دلالت بر وجود فرزندى بنام صالح براى آن حضرت دارد.

اين نيز سخن درستى نيست زيرا:

اوّلا: با جستجو و تفحّص در ميان كنيههاى نقل شده براى حضرت مهدى(عليه السلام) در كتابهاى معتبر، چنين كنيهاى نقل نشده است، بلكه به نظر ميرسد اين كنيه بر اثر كثرت استعمال در ميان مردم، معروف شده است، و در بعضى از مجلاّت([40]) و كتابها كه در پاسخ از اين سؤال مطالبى گفته شده است، بيشتر جنبه هاى ذوقى و استحسانى، با احتمالاتى بدون ذكر سند و دليل در نظر گرفته شده است، مثلا: گفته شده است كه اين كنيه ممكن است از آيه شريفه (وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِى الزَّبُورِ مِنم بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الاَْرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِىَ الصَّــلِحُونَ)([41]) گرفته شده باشد.([42])

و يا ميگويند: چه مانعى دارد كه ما به آن حضرت بگوئيم أبا صالح يعنى پدر تمام نيكىها و خوبيها؟

وممكن است برخى استدلال كنند به احاديثى كه در آنها واژه أبا صالح و صالح بكار رفته است.

مرحوم مجلسى(رحمه الله) نيز در اين رابطه داستانى در بحار الأنوار نقل كرده است،، در حاليكه با رجوع به آن احاديث و دقّت در آنها معلوم ميگردد، صالح يا أبا صالح نام جنّى است كه مأموريت دارد تا اشخاص گمشده را هدايت و راهنمايى كند.

در كتاب من لا يحضره الفقيه چنين آمده است: «امام صادق(عليه السلام)فرمود: هرگاه راه را گم كردى صدا بزن يا صالح! يا بگو: يا أبا صالح راه را به ما نشان دهيد، خداوند شما را رحمت كند!»([43]).

امّا مرحوم مجلسى(رحمه الله) در حكايات و داستانهاى اشخاصى كه امام زمان(عليه السلام) را ديدهاند «قضيهاى را از پدرش نقل ميكند و او نيز از شخصى بنام امير اسحاق استرآبادى كه چهل مرتبه با پاى پياده به حجّ مشرّف شده بود نقل ميكند كه در يكى از سفرهايش قافله را گم كرد و متحيّر با حالت عطش و بىآبى مانده بود، سپس صدا زد يا صالح يا أبا صالح ما را راهنمايى بفرما، ناگاه شخص سوارهاى را از دور ديد كه آمد و او را راهنمايى كرد و به قافلهاش رساند، وى ميگويد: پس از آن قضيّه من متوجه شدم كه او حضرت مهدى(عليه السلام) بوده است.»([44])

روشن است كه اين قضيه ارزش علمي و استدلالى ندارد، و صرفاً داستانى بيش نيست، زيرا معلوم نيست كه شخص مورد نظر واقعاً امام(عليه السلام)را ديده باشد.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب

 مزار امام عليه السلام در قرن دوم هجرى

ده ها روايت از امام باقر عليه السلام و امام صادق عليه السلام وجود دارد كه از شيعيان مى خواهند تا به زيارت قبر امام حسين عليه السلام بروند .  گرچه به لحاظ سياسى ، دشوار است كه بپذيريم در دوره اُمَويان ، بر قبر امام حسين عليه السلام بنايى هر چند مختصر ، بوده است ، امّا اشاراتى در برخى از نقل ها آمده است . براى نمونه ، از حسين بن ابى حمزه ، نقل شده است :

در اواخر دوره اُمَوى ، حركت كردم و قصد زيارت قبر حسين عليه السلام را داشتم ... تا بر درِ حرم ، قرار گرفتم


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ 23 / 8 / 1386برچسب: قرن دوم هجرى, مزار امام ,جسارت به قبر امام حسين , ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

 مزار امام عليه السلام در قرن اوّل هجرى

پس از شهادت امام حسين عليه السلام و آن گاه كه دشمنان، ميدان جنگ را با بدن هاى برهنه شهيدان ، ترك كردند، طايفه بنى اسد ـ كه از دوستداران اهل بيت عليهم السلام بودند و مسكن آنان ، غاضريّه بود ـ ، در ميدان ، حاضر شدند و شهداى كربلا را دفن كردند.  اهمّيتى كه آنان براى امام حسين،فرزندش على اكبر و برادرش عبّاس عليهم السلام ، قائل بودند سبب شد براى هر يك از آن بزرگواران مزارى ايجاد گردد . مزارى هم براى ساير شهيدان برپا شد كه بعدها به حرم امام حسين عليه السلام ملحق گرديد.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ 23 / 8 / 1386برچسب:مزار امام عليه السلام , قرن اوّل هجرى, ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

 اسب دواندن بر پيكر مطهّر امام حسين عليه السلام

در كتاب تاريخ الطبرى ـ به نقل از حُمَيد بن مسلم ـ : آن گاه ، عمر بن سعد، ميان يارانش ندا داد كه : چه كسى فراخوانِ اسب دواندن بر حسين را پاسخ مى گويد؟

ده تن ، پاسخ مثبت دادند ، از جمله : اسحاق بن حَيوه حَضرَمى ـ همان كسى كه پيراهن حسين عليه السلام را برداشت و پس از آن ، پيسى گرفت ـ و اَحبَش بن مَرثَد بن عَلقمة بن سلامه حضرمى . اينان آمدند و حسين عليه السلام را با اسبان خود ، لگدكوب كردند ، تا جايى كه پشت و سينه ايشان را خرد كردند .

به من (حُمَيد) ، خبر رسيد كه پس از اين [ماجرا] ، در يكى از جنگ ها ، تيرى نامشخّص آمد و قلب احبش بن مَرثَد را كه ايستاده بود ، شكافت و او را كشت .


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب

 

سخنى در باره حركت كاروان امام حسين عليه السلام از مكّه تا كربلا

 

بر پايه صحيح ترينِ گزارش ها ، كاروان امام حسين عليه السلام پس از چهار ماه و پنج روز اقامت در مكّه ، روز سه شنبه هشتم ذى حجّه سال شصت هجرى ،  مكّه را به سوى كوفه ترك كرد ؛ امّا هنگامى كه به نزديكى كوفه رسيد ، به دليل ممانعت سپاهيان ابن زياد ، مجبور به فرود آمدن در كربلا گرديد .

گفتنى است كه امام عليه السلام در آغاز حركت ، به جاى آن كه از مكّه به سوى شمال شرق و منزل صفاح (نخستين منزل مسير مكّه به كوفه) برود ، به سمت تنعيم در شمال غرب و در مسير مدينه ، حركت كرد و بدين سان ، حدود نُه كيلومتر ، راه خود را دور نمود . احتمالاً اين اقدام ، ترفندى بر ضدّ تعقيب مأموران حكومت بود كه قصد ممانعت از حركت امام عليه السلام به سوى كوفه داشتند .

در نقشه اى كه ويژه اين دانش نامه تهيّه شده ، مسير كاروان امام عليه السلام از مكّه تا كربلا مشخّص گرديده است . منازلى كه اين كاروان طى كرده ، به ترتيب ، عبارت اند از : ١ . مكّه ، ٢ . تنعيم ، ٣ . صفاح ، ٤ . بستان ابن عامر ، ٥ . ذات عِرق ، ٦ . غمره ، ٧ . مسلح ، ٨ . افيعيّه ، ٩ . معدن بنى سليم ، ١٠ . عمق ، ١١ . سليليّه ، ١٢ . ربذه ، ١٣ . مغيثة الماوان ، ١٤ . نقره ، ١٥ . حاجر ، ١٦ . سميراء ، ١٧ . توز ، ١٨ . فيد ، ١٩ . اجفر ، ٢٠ . خزيميّه ، ٢١ .  زرود ، ٢٢ . ثعلبيّه ، ٢٣ . بطان ، ٢٤ . شقوق ، ٢٥ . زباله ، ٢٦ . قاع ، ٢٧ . عقبه ، ٢٨ . واقصه ، ٢٩ . شراف ، ٣٠ . ذو حسم ، ٣١ . بيضه ، ٣٢ . عذيب الهِجانات ، ٣٣ . رهيمه ، ٣٤ . قصر بنى مقاتل ، ٣٥ . طف ، و ٣٦ . كربلا .

بر اساس محاسباتِ انجام شده ، كاروان امام عليه السلام ، اين منازل را با مسافتى حدود ١٤٤٧ كيلومتر، در مدّت تقريبا ٢٥ روز طى كرد و روز دوم محرّم سال ٦١ هجرى ، وارد كربلا شد .

 

منبع: دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث ٧

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ 23 / 8 / 1386برچسب:كاروان امام حسين , رهيمه ,شصت هجرى , كربلا, ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

 

 

آيا در لشكر حضرت امام حسين (ع) ايراني هم بود؟

 

جواب:

بعضي از مورخان مي گويد: پدر يكي از شهداي كربلا از فرزندان ملوك عجم است .نصر بعد از حضرت

اميرمؤمنان و حضرت مجتبي(ع) در خدمت حضرت امام حسين (ع) بود و با آن حضرت از مدينه به مكه و

از مكه به كربلا آمد و به فيض شهادت نايل گرديد.(1)

 

(پـاورقي 1.نظري منفد, قصه كربلا, ص 288


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ 23 / 8 / 1386برچسب:ايراني, امام حسين (ع), ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

 

چرا بر دشمنان امام حسين(ع) لعن مى‏فرستيد. اين كار براى چيست و چرا دشمنان ابى عبد الله(ع) را لعن مى‏كنيد؟ اين كار نوعى خشونت و بدبينى است. اين يك نوع احساسات منفى است و با منش «انسانِ مدرن» نمى‏سازد. امروز زمانى است كه بايد با همه مردم با خوشى و شادى و لبخند رفتار كرد. امروز بايد دم از زندگى زد، دم از شادى زد، دم از صلح و آشتى زد. اين روحيه لعن و تبرى و پشت كردن به ديگران خشونت‏هايى است كه به هزار و چهار صد سال پيش، يعنى زمانى كه امام حسين(ع) را كشتند برمى‏گردد و با آن زمان مناسبت دارد. اما امروز ديگر جامعه و مردم اين كارها را نمى‏پسندند. چرا مقيد به صد لعن هستيد؟!

 

همان گونه كه سرشت انسان فقط از «شناخت» ساخته نشده است، تنها از احساسات و عواطف «مثبت» هم ساخته نشده است. آدميزاد موجودى است كه هم احساس مثبت و هم احساس منفى دارد. هم عواطف مثبت و هم عواطف منفى دارد. همان گونه كه شادى در وجود ما هست، غم هم هست. خدا ما را اين گونه آفريده است.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ 23 / 8 / 1391برچسب: لعن, انسانِ مدرن, خشونت و بدبينى ,خنديدن ,, ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

چرا عزادارى ساير امامان(ع)، مانند عزادارى امام حسين(ع) نيست؟

اين به دليل گستره كمى و كيفى واقعه عاشورا است. وضعيت خاص جهان اسلام و مسلمانان، حالات حاكمان مسلمان و ظلم‏هاى فراوان آنان، در بند كشيده شدن انسانيت و آزادى، تحقير امت اسلامى، سلب امنيت، تشديد ظلم عليه شيعيان، فراموشى آموزه‏هايى چون امر به معروف و نهى از منكر، شيوع بدعت‏ها و ورود آنها به دين، اخلال در وحدت مسلمانان، فراموشى اخلاق اسلامى و انسانى و از يك سو و موقعيت ويژه اباعبدالله (ع) از جهت مظلوميت و تنهايى، كيفيت برخورد مسلمانان به ظاهر دوست با حضرت، نوع جنگ و برخورد فيزيكى با آن حضرت و اصحاب و اهل و عيالش، آموزه‏ها و درس‏هاى تربيتى، اجتماعى، سياسى، فرهنگى و دينى به خصوص امام حسين (ع) از سوى ديگر(1) همه و همه شكل خاصى به اين حادثه داده است كه ابعاد گوناگون، پيچيده و ژرف آن، موضوعات و مسائل فراوانى را براى تحقيق و پژوهش فراروى محققان قرار داده است و اين با توجه به وجود هزاران كتابى است كه تاكنون در زمينه اين رويداد، به نگارش درآمده است.

حضرت رسول (ص) امام على (ع)، حضرت زهرا (س)، امام حسن مجتبى (ع) و معصومان پس از اباعبدالله (ع) به دليل همين ويژگى‏هاى خاص و منحصر به فرد قصه كربلا، اين همه بر احياى ياد كرد آن در قالب عزادارى تأكيد فرموده‏اند.(2)

به هر روى نفس حوادث عاشورا و ابعاد گوناگون آن، آن را واقعه‏اى بى‏نظير در تاريخ ساخته است چنان كه امام صادق (ع) فرمود: «لا يوم كيومك يا اباعبدالله»(3) و روشن است كه نكوداشت هر واقعه‏اى، به گستردگى آن بستگى دارد و چون حادثه عاشورا چنين است، عزادارى آن نيز كماً و كيفاً با عزادارى براى واقعه‏هاى ديگر قابل مقايسه نيست.

پى‏نوشت‏

 (1) در اين خصوص نگا: حسين، نفس مطمئنه، صص 5- 81.

 (2) نگا: بحارالانوار، ج 44، ص 223، 243، 244، 245، 281، 282، 289، 291، 293 و.

 (3) شيخ صدوق، امالى، ص 77.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ 23 / 8 / 1386برچسب:عزادارى,, ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

 

آيا عزادارى براى امام حسين(ع)، در زمان امامان(ع) سابقه‏دارد؟

بلى، در اينجا تنها به ذكر نمونه‏هاى اندكى از آنچه كه در تاريخ نقل شده، بسنده مى‏كنيم


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ 23 / 8 / 1391برچسب: عزادارى , امام حسين, زمان امامان, ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

 

آيا قيام امام حسين(ع) تمرد و شورش عليه حكومت بود؟ اصولاً از ديدگاه اسلامى در چه مواردى تمرد و قيام عليه دولت جايز مى‏باشد؟

در روز عاشورا عمروبن الحجاج از ميان لشكر عمر سعد بانگ برآورد: «يا اهل الكوفه الزموا طاعتكم و جماعتكم و لاترتابوا فى قتل من مرق من الدين و خالف الامام» و با اين سخنان امام حسين (ع) را از مارقين و خروج كنندگان بر پيشواى مسلمانان معرفى كرد و متأسفانه اصل چنين تفكرى هنوز هم وجود دارد.

مسلماً در اينكه قيام امام حسين (ع) تمرد و شورش در مقابل حكومت جائر وقت بود، شكى نيست اما بايد توجه داشت كه از ديدگاه اسلامى تمرّد و شورش عليه حكومت، به طور مطلق ممنوع نيست هر چند برخى از مكاتب و مذاهب چنين حقى را قائل نيستند


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب

 آيا امام حسين(ع) مى‏دانست شهيد مى‏شود؟ اگر چنين است، چرا با پاى خويش به سوى قتلگاه رفت؟

بر اساس احاديث و روايات شيعى، امامان (ع) از علم غيب موهبتى از سوى خداوند بهره‏مندند. خداوند متعال مى‏فرمايد: «عالم الغيب فلا يظهر على غيبه‏أحداً إ لا من ارتضى من رسول».(1)

اين آيه نشان مى‏دهد كه علم غيب اختصاص به خداوند دارد و كسى جز خدا آن را نمى‏داند. اما ممكن است پيامبر با رضايت پروردگار متعال، بداند و نيز ممكن است ديگر انسان‏ها از سوى خدا و يا به تعليم پيامبران، از آن آگاهى يابند.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ 23 / 8 / 1391برچسب: شهيد , به سوى قتلگاه , علامه طباطبايى , , ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

 

مقصود امام حسين(ع) از گفتن استرجاع «انا لله و انا اليه راجعون» چه بود؟ چرا امام حسين(ع) فرمودند با حاكميت يزيد ديگر بايد فاتحه اسلام را خواند؟

خطرى كه امام حسين (ع) از آن ياد كردند، خطر ارتجاع است. اين خطر از تمام مخاطراتى كه در آن روز جامعه مسلمانان را تهديد مى‏كرد، مهم‏تر و شكننده‏تر بود. عفريت ارتجاع، بازگشت به عصر شرك و بت پرستى و جاهليت، اندك اندك قيافه منحوس و مهيب خود را نشان مى‏داد.

زور سرنيزه بنى‏اميه، نقشه‏هاى وسيع آنها را در سست كردن مبانى دينى جامعه و الغاى نظامات اسلامى و تحقير شعائر دينى، اجرا مى‏كرد.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب

مقصود امام حسين(ع) از اين جمله «من براى امر به معروف و نهى از منكر قيام كردم» چيست؟

امام حسين (ع) با اين عبارت، مى‏خواهند نقش محورى امر به معروف و نهى از منكر را نشان دهند به گونه‏اى كه هدف نهايى قيام خويش را تحقق اين امر مى‏دانند. اگر توجهى به جايگاه اصيل امر به معروف و نهى از منكر شود، مقصود حضرت از اين سخن روشن‏تر خواهد شد

اين سخن، جايگاه اساسى و اصلى امر به معروف و نهى از منكر را نشان مى‏دهد.

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ 23 / 8 / 1391برچسب:امر به معروف , نهى از منكر , امام حسين(ع), ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

 آيا شهربانو دختر يزدگرد سوّم مادر امام سجاد(ع) بوده؟ و در سرزمين كربلا حضور داشته؟ و فرار او به سمت ايران به دستور امام حسين(ع) و مدفون شدنش در آرامگاهى كه هم‏اكنون در تهران به بى‏بى‏شهربانو شهرت دارد، صحيح است؟

در بعضى از نوشته‏هاى متأخّر- كه به خيال خود از تاريخ‏هاى معتبر نقل قول كرده- چنين آمده است:

«در برخى از كتب معتبر تاريخى چنين آمده كه: شهربانويه- كه در كربلا حضور داشت و مادر فاطمه همسر قاسم بود- به سفارش امام حسين (ع) سوار بر اسب امام (ع) شده تا او را به سرزمين سرنوشت برساند و او به اذن خدا در ساعتى به رى رسيد و در كوهى از آن سامان و در نزديكى مقبره سيدعبدالعظيم حسنى مدفون شد».

و همان‏جا چنين آمده است: «در ميان مردم چنين شهرت دارد كه در قله كوه چيزى شبيه تكّه‏اى از روپوش زن ديده مى‏شود كه هيچ مردى نمى‏تواند به آن نزديك شود. زن آبستنى كه در شكم فرزند پسرى داشته باشد، نيز توان نزديك شدن به آن را ندارد».

و نيز چنين شايع شده است: «او هنگامى كه به رى رسيد، خواست از «هو» (خداوند) يارى بخواهد، اما اشتباها به جاى «هو» لفظ «كوه» را به زبان آورد و همان‏جا كوه او را دريافت و در شكم خود پنهان كرد».

شايد در نظر برخى ساختگى بودن اين افسانه‏ها و نيز عدم حضور مادر امام سجاد (ع) در كربلا، امرى واضح بوده و نياز به بحث و تحقيق ندارد اما از آنجا كه درباره او مطالب فراوانى در ميان مردم و حتى در ميان قشر فرهيخته شايع است، به بحث درباره او مى‏پردازيم.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب

 

رأس مبارك امام حسين(ع) در كجا مدفون شد؟

درباره محلّ دفن سر مبارك امام حسين (ع) به خصوص و سرهاى ديگر شهداى كربلا به صورت عموم، در كتاب‏هاى تاريخى شيعه و اهل سنّت و نيز منابع روايى شيعه اختلاف فراوانى مشاهده مى‏شود. البته اقوال نقل شده نياز به بررسى دارد اما هم اكنون مشهورترين قول- كه مورد قبول جامعه شيعى قرار گرفته- آن است كه سر مبارك پس از چندى به بدن ملحق شد و در سرزمين كربلا مدفون گرديد.

براى آگاهى بيشتر به بيان اين اقوال مى‏پردازيم:


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ 23 / 8 / 1391برچسب:رأس مبارك ,محلّ دفن , منابع روايى شيعه , ] [ ] [ مصطفی ] [ ]

 

چرا امام حسين(ع) يمن را كه سابقه‏اى شيعى داشت، براى محل قيام خود انتخاب نكرد؟

در كلمات بزرگانى همانند ابن عباس، اين پيشنهاد مطرح شد كه امام حسين (ع) به سمت يمن رفته، از آنجا داعيان خود را به اطراف بفرستد و نهضت خود را سامان‏دهى كند تا بتواند در مقابل يزيد بايستد.(1)


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ 23 / 8 / 1391برچسب: يمن, محل قيام , امام حسين, ] [ ] [ مصطفی ] [ ]
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

سلام دوستان به وبلاگ من خوش آمدید
موضوعات وب
امکانات وب



در اين وبلاگ
در كل اينترنت

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 22
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 36
بازدید ماه : 439
بازدید کل : 36367
تعداد مطالب : 196
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1

<-PollName->

<-PollItems->

  • سما دانلود - بروز ترین مرجع دانلود